خبر گزاری باشگاه استقلال

خبر گزاری باشگاه استقلال

ناصر خان داری کجا میری؟؟؟هنوز زوده واسه ی رفتن....وایسا آخرین پنالتی مونده...همه امیدشون به تو هستش.....نره اسطوره

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 35
بازدید دیروز : 14
بازدید هفته : 50
بازدید ماه : 49
بازدید کل : 33411
تعداد مطالب : 584
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1


اظهارات یک شاهد عینی/اسطوره دروغ چرا ؟

 

 

امروز بعد از خواندن مصاحبه ای از آقای دایی بعد از مدت ها دست به قلم بردم و بازهم مثل همیشه حقایق را مینویسم. درست است که بازی پرسپولیس و ذوب آهن  شیرینی های زیادی داشت،اما خالی از تلخی هم نبود. روز بازی من از ساعت ۲ در ورزشگاه بودم  و چیز هایی را از نزدیک مشاهده کردم که باعث شد به این مصاحبه ی اقای دایی عکس العمل نشان بدهم و حقیقت را برایتان بازگو کنم.

آقای دایی درمصاحبه ی اخیرخود اشاره کرده بودند به  کاغذ های A4 که بین هواداران پخش شده (کاغذهایی به نشانه اعتراض به علی دایی و تا حدودی حبیب کاشانی) و در این مصاحبه تهمت هایی به لیدرهای پرسپولیس زده شده است  و اقای دایی مانند مصاحبه های دیگرشان تخریب شخصیت کرده بوده است. من در ورزشگاه بودم ونه کاغذ  A4 دیدم و نه توهینی!!

 

بعد از زدن گل اول،  حدود ۲۰ هودار پرسپولیس که در یک گوشه ای از ورزشگاه نشسته بودند، شروع به تشویق آقای دایی کردند و این تشویق را ادامه دادند.بقیه ی  هواداران هم  که به خاطر نتایج ضعیف تیم و باخت در دربی دل خوشی از دایی نداشتند ،  توجهی به آن گروه از هواداران نکرند و فقط تیم را تشویق کردند.تا آن لحظه لیدر تیم پرسپولیس(عباس اسماعیل بیگی) هم مانند همه ی هواداران فقط تیم را تشویق میکرد.آن تعداد اندک تماشاگران هم دست بردار نبودند و فقط اقای دایی را تشویق میکردند تا جایی که گروهی از هواداران از کوره در رفتند که در آن لحظه لیدر ها هواداران را ارام کردند و چند دقیقه ای سکوت کردند تا آن گروه به تشویق خودشان ادامه بدهند. بعد از چند دقیقه عباس اسماعیل بیگی بلند شد و گفت : خوب ممنون که سر مربی تیمتان را تشویق کردید،  حالا همگی پرسپولیس را تشویق کنیم! ولی اون گروه اندک توجه ای نکردند!!

بقیه هواداران هم  با کمک لیدر ها به تشویق تیم پرداختند و بازی تمام شد.
همان طور که در اول گفتم من از ساعت ۲ ظهر در ورزشگاه بودم و تا آخرین دقیقه در ورزشگاه حضور داشتم. در این مدت نه کاغذ A4 دیدم و نه توهینی به اقای دایی، فقط یک گروه از هواداران را دیدم که با همه متفاوت بودند، هم از لحاظ ظاهری و هم از لحاظ تشویق کردن، که بین هواداران دودستگی ایجاد کرده بودند.

اقای دایی ما که بودیم و دیدیم و به وظیفه خودمان عمل کردیم و اطلاع رسانی کردیم، ولی تا کی دروغ و تخریب شخصیت؟
به والله قسم که  من نه طرفدار آقای کاشانی هستم نه هودار آقای دایی و نه لیدر و ….. من یک هوادار هستم  و نوشته هایم چیز هایی بود که دیدم و عین حقیقت بود. تصمیم باخودتان هست که  حرفای یک هوادار بی طرف حقیقت میباشد یا حرفهای مربی تیم…

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نويسنده: محمدرضا تاريخ: جمعه 26 فروردين 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید....تمام خبر های روز استقلال اینجااااست... برای حمایت ازاستقلال عضو بشین

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to redarmynews.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com